19
فروردین

بدنمندی زبان و شناخت در خدمت بلاغت در قرآن

مساله جنسیت در ارتباط با سامانه های زبانی و شناختی، اساسا در نظامهای سنتی و ساختگرا قابل مطالعه نیست. پساساختگرایی نیز برای این منظور هنوز در ابتدای راه است.
یکی از نظریه های مهم در ارتباط با مطالعه جنسیت، به نظرم نظریه نسبیت زبانی است که تعامل پیچیده زبان را با دیگر ساحات حیات انسانی مطرح میکند. 
یکی از تئوری های مطرح ذیل ارتباط زبان و بدن و ذهن، تئوری بدنمندی شناخت و بالتبع ساختار زبان است. بخصوص در ساحت پیشا مفهومی زبان این نظریه تبیین های بسیار قابل تاملی به دست میدهد.
این تئوری و همزادانش را برای مطالعه ی جنسیت در ارتباط با متن دینی بالاخص قرآن به شکلهای گوناگون میتوان به کار گرفت و کاربست آن را آزمود.
مقاله ای در دست چاپ دارم که در آن ذیل این نظریه، جنس زبانی را  در قرآن بررسی کرده ام و نشان داده ام که ساختهای پیشامفهومی در ارتباط با جنس در قرآن کارکردی بلاغی در قرآن یافته اند و به شکل بسیار شگفت انگیزی از دلالتهای جنسیتی فاصله گرفته اند. 
در ارتباط با حدیث نیز بسیار علاقمند هستم چنین مطالعه ای انجام دهم اما حجم کار در زمینه حدیث آنقدر بالا و پیچیده است که آغازیدن آن فراغت بال جدی میخواهد. به عنوان یک حدس به نظرم میرسد تجاوز این ساختهای پیشامفهومی به زبان و شناخت در احادیث دور از ذهن نیست.

در گروه جنسیت و مطالعات اسلامی (در پژوهشکده زن و خانواده دانشگاه ادیان و مذاهب) بنا دارم جمعی از حدیث پژوهان حوزه و دانشگاه را برای مطالعات حدیثی جنسیت گرد هم آورم… کارهای برزمین مانده در این عرصه بسیار است.

 

و علی الله فلیتوکل المتوکلون


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...