سهم مکلف در شناخت احکام دین
بخشی از چالش حجاب در جامعه ما، به مساله ای برمیگردد که سالها پیش خیلی ذهنم را درگیر کرده بود.اینکه سهم مکلف در فهم و شناسایی احکام فقهی چیست و چقدر است؟
امروز زنان به عرف مذهبی که حریم حلال و حرام را در رفتار زنانه کدگذاری کرده بودند تن نمیدهند و گویا لااقل اکثر زنان معمولی جامعه ما، مرز حرام و حلال تعریف شده در مقوله پوشش را بر نمیتابند.
من رفتار این بانوان را سرپیچی از حکم نمیبینم، بلکه سهم خواهی در شناسایی احکام شرع میبینم. آنها نمیپذیرند که مثلا پوشاندن تمام بدن با آن حساسیتی که طیف مذهبی میفهمد، خواسته ی خداوند باشد!
در فقه امامیه، سهم غیر مجتهد از شناخت احکام شرعی، تشخیص مصادیق احکام است.
و احکام نیز گاهی تا جزئی ترین چیزها پیش آمده است و این قلمرو نیز به حدی محدود شده است که مکلف حس میکند برای تشخیص مصادیق هم باید زنگ بزند دفتر مرجعش.
خودآئینی مؤمنانه ای که (شخصا لازمه دینداری میدانم) تقریبا در برخی حوزه ها دست نیافتنی شده است.
مساله تخصص هم چیز بی اهمیت و لغوی نیست، واقعا شناخت احکام، لوازم و شرایط گسترده ای میطلبد و نمیتوان از آن چشم پوشید.
واقعا سهم هر کدام از این دو سر طیف (مکلف - متخصص) در شناسایی احکام چقدر است؟
انگاره تقلید در فقه امامیه آیا میتواند تئوری قابل قبولی ارائه کند؟
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب