30
دی

علم دینی، شعار سیاسی اجتماعی یا نظریه معرفت شناختی؟

عنوانهای «علم دینی»، «علوم انسانی اسلامی» شاید در نظر اول، خیلی زیبا و جذاب به نظر برسند؛ اما وقتی وارد عمق ماجرا میشوی با چالشهای بسیار بزرگی مواجه میشوی که گاهی یاس و ناامیدی و گاهی خشم به بار می آورد.

چیزی که پس از مدتها تعمق در این عرصه بر من افزوده شده است پرسشهایی است که گاه از پاسخ شان میترسم.

وقتی جامعه اسلامی در اوج دانش ورزی بود، کسی علم را دینی و غیر دینی نمیفهمید، درست یا نادرست می دانست. با تقسیم جهان به غرب و شرق، گویی هویتهای متعارض غرب و اسلام، برخی را بر آن داشت تا برای حفظ کیان جامعه اسلامی، نظام معارف را مرزگذاری کند. این شد که علوم به اسلامی و غربی تقسیم شدند. هیچیک از آنها که چنین تقسیمی را قایل شدند در بدایت امر، آنرا ناظر به بنیادهای معرفتشناسانه نمیدانستند بلکه تعلق خاستگاهی و اجتماعی اش را مد نظر داشتند که صد البته جنبه های معرفتی داشت اما ادعای معرفتشناختی به معنای فنی اش نداشت.

اما  مدتی است در  کشور ما، برخی تحت عنوان «علم دینی» یا «علوم انسانی اسلامی» زمزمه ی بنیادهایی معرفتشناسانه میکنند اما هنوز از پس تبیین آن برنیامده اند.

این ماجرا، برخلاف آنچه بسیاری میپندارند، با آنچه در دنیای اهل سنت تحت عنوان «علم دینی» وقوع یافته و بیشتر اخلاف غزالی میتوان دانستشان بسیار متمایز است.

هر چند هیچ خوش بین نیستم و بیشتر ماجرا را یک حرکت اجتماعی سیاسی میبینم، اما همچنان منتظرم ببینم آیا تبیین قابل قبولی از این معرکه بیرون خواهد آمد یا خیر.


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم