10
تیر

ضرورت تمایز امر اجتماعی از امر جنسی

چنانکه در چند پست قبل گفتم، معتقدم یکی نقاط ضعف بسیار جدی ما در ساماندهی حیات مومنانه، عدم تجرید امر اجتماعی از امر جنسی است. این ضعف باعث شده است هر گونه کنش و یا حتی حضور اجتماعی در محیط عمومی بین دو جنس در مظان اتهام خدشه به عفت قرار بگیرد.

به نظرم راه برون رفت ما از گسست اجتماعی محسوسی که در جامعه زنانمان میبینیم، بازشناسی و تجرید این دو ساحت و بازسازی تئوری ایمان و تقوی بر اساس آن است. این امر میتواند ارزشهای پررنگ دیگری غیر از عفت را نیز در خط کشی های هویتی، دخیل کند و هویت مذهبی را از پوشش گرایی به نوعی رفتارگرایی سوق دهد و یک تصویر و ساخت اجتماعی متعادلتری از ایمان و تقوی فراهم آورد و بی آنکه از هیچ ارزش دینی دست بکشیم بر گسست نامیمون کنونی، که در سایه جنگ کمی فروکش کرده است، فائق آییم. 

فعلا در گام اول یعنی مرحله طرح مسئله ایم، باید تئوری تولید شود و سپس این تئوری ها به حیات جامعه تسری یابد!

 

الله اعلم
و علیه فلیتوکل المتوکلون

 


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

2
تیر

نقش زنان در پیروزیهای این روزها

یکی از مهمترین عوامل همبستگی کنونی ایران که به شکل محسوسی دشمنان ایران اسلامی را به هم ریخته و نقشه هایشان را دگرگون ساخته است، وسعت و بصیرت زنان ایران و چشم پوشی از اختلافات داخلی در مواجهه با دشمن خارجی است.
به نظرم سالهاست مهمترین چالش ایران (که شواهد نشان میدهد مهمترین امید دشمن بوده است) ، گسست اجتماعی- فرهنگی جامعه ایران است که ذیل عنوان حجاب، بروز پیدا کرده است. اما در کمال حیرت این روزها پدیده شگفت انگیزی رقم خورده است… زنان ایران، بخصوص زنان معترض به حجاب اجباری، با ایستادن کنار سربازان وطن، نقشه شوم دشمن را برباد دادند!
به تک تک  دختران و زنان ایران زمین باید بالید که خواب قلدرهای جهان، دشمنان خدا و بشریت را آشفته ساختند.
اکنون وقت آن است که تئوری پردازان دلسوز حوزه و دانشگاه، برای روزهای پس از پیروزی فکری به حال آن گسست که موقتا چشم پوشی شده است کنند… این روزها خواهد گذشت و عده ای دوباره بر سر اختلاف باز خواهند گشت. امیدورام تا آن روز تئوری هایی برای حل بحران آماده شده باشد زیرا نمیشود چشم را برای همیشه پوشاند!
اعتدالیون هر دو جریان از اول هم سر جنگ نداشتند اما افراط گرایان حجاب و تفریط گرایان عریانی را چگونه بر سیر میز مذاکره خواهیم نشاند؟  این دو قشر هر دو فرزندان این کشورند که امروز هر دو تا پای جان برای وطن ایستاده اند و فردا کسی نمیتواند حقی  بیش از دیگری طلب کند… راه برون رفت میخواهیم!
دختران وطنم را دریابید.

اللهم انصر الحق علی الباطل
اللهم استخدمنا ولاتستبدلنا


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

31
خرداد

ما که جوونی نکردیم!

این جمله را خیلی زیاد میشنوم از جوانهامون. بخصوص این روزها که دارند با هموطنان خود اعلام همبستگی میکنند… این جمله را هم میگویند!

چرا این حس را  دارند؟ آیا واقعا جوانی شان چیزی کم داشته؟
چیزی که من در نظریات فرهنگی اجتماعی حوزه( که منبع تغذیه جمهوری اسلامی است) میبینم و شاید ریشه جوی است که در جامعه درست کرده ایم و این احساس در جوانهای ما را باعث شده… این است که ما در مطالعاتمان بین امر جنسی و امر اجتماعی تجرید نکردیم! و با هر گونه کنش اجتماعی بین دو جنس از ترس جنسی شدنشان و آسیب به عفاف زاویه پیدا کردیم. نگذاشتیم جوانها یک حیات اجتماعی طبیعی در کنار هم جنس و غیر همجنس تجربه کنند و «آزادی» را در کنشهای خودشان حس کنند و مدام حس کردند کسی میخواهد جلوی آنها را بگیرد و بین آنها مرز بکشد…
به نظرم ما مفهومشناسی دقیقی روی آموزه های دینی مان انجام ندادیم و با باسکول رفتیم برای وزن کردن ذره های طلا و الماس!

جنایت اسرائیل جوانهای ما را به آغوشمان بازگرداند… محض رضای خدا یکی ساختار مفهومی حیات مومنانه را بازشناسی کند پیش از آنکه دوباره جگرگوشه هایمان را «دیگری» بیابیم و جوانی شان را تلخ کنیم.


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

29
خرداد

آیا فتنه ی وهابیت شکست خورده است؟

چهره ای که نظام حکومتی و فرهنگی وهابیت در جهان اهل سنت از ایران ساخته بود، فرو ریخته است و جهان عرب در شوک این خدعه تاریخی است. جوانان عرب بی مهابا خود را از این قفس تاریخی رها کرده اند به سوی یک اسلام مشترک بین اهل سنت و شیعه پیش میروند اما مسنتر ها در سوگ عمری نشسته اند که ایران را حلیف اسرائیل میدانستند!
بزرگترین نتیجه این جهاد بزرگ ملت ایران، فروافتادن نقاب وهابیت است و این نقاب چون فرو افتاد آزادی فلسطین نتیجه بعدی خواهد بود و در نهایت وحدت جهان اسلام امری ممکنتر خواهد شد…. 
فتنه وهابیت که دو قرن است جهان اسلام را به آتش جنگ و کینه کشیده است در حال شکست خوردن است… وظیفه ی ما طلبه ها الان کار علمی و فکری به زبان عربی است! اول باید برادران اهل سنت را از قفس وهابیت آزاد کنیم تا بتوانیم باب گفتگو و سازش و همزیستی اندیشگانی را در جهان اسلام دوباره بگشاییم!

به امید روزی که جلسات مباحثه حوزه های علمیه متشکل از اندیشمندان و طلاب شیعه و اهل سنت باشد و خروجی های آن تئوری هایی که جهان بشر را از چشمه زلال اسلام سیراب کند….
تا اینجا را رهبر فرزانه و بی نظیرمان مان پیش برده اند…
تشکیل جلسات مباحثه متشکل از یهود و نصارا و اسلام دیگه کار خود حضرت مهدی (ع) است!

والله اعلم وعلیه فالیتوکل المتوکلون


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

26
خرداد

جیش محمد قادمون

 

ممنون از همه شیرمردانی که برای اعتلای قدرت نظامی ایران جان فشانی و ایثار کردند و شبانه روز زحمت کشیدند تا امروز این غرور و اعتماد به نفس عظیم را در ایران عزیز و مظلومین غزه و مسلمانان پاکدل سراسر دنیا ببینیم….

دوست اهل سنتی دارم دیروز برایم نوشته بود: « به تمام مردم فریب خورده اهل سنت نشان دادید که آن چیزی که وهابی ها در ذهنشان در مورد شیعه فرو کرده بودند توطئه ی صهیونی بیشتر نبوده…. مردم اهل سنت نسبت به شیعه محبتی پیدا کرده اند و از این محبت خود طوری خوشحالند که گویی برادر گمشده خود را یافته اند!…»

 

درود بر همه شهدای اسلام که برای اعتلای کلمه حق از جان خود گذشتند و با خون خود غبار از چشمان رسانه زده ی عالمیان شستند….


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

21
خرداد

ضرورت بازخوانی متون

یکی از ضرورتهایی که الان در حوزه حس میشود، ضرورت بازخوانی متون است.
متاسفانه حرکتها و مبحثهای علمی زیادی در تاریخ اندیشه اسلامی عقیم مانده و رها شده اند. بعضی از انها گاهی شاهکارهای شناختی بشر بوده اند.
به هر حال الان، با انبوهی از متون در گنجه خاک خورده مواجهیم که اصلا مورد توجه در خور قرار نگرفته اند. حتی آن متونی که ظاهرا مورد اقبال و توجه بوده اند گاه در حد روخوانی کردن، شرح کردن و تدریس کردن مورد ملاطفت قرار داشته اند، که هیچ یک از سنخ شناخت و بازآفرینی، که ضرورت زنده ماندن یک میراث فکری است، نیستند.
چیزی که میتواند این میراث را به نطق وادارد، بازخوانی این متون است. بازخوانی به معنای باز فهمی به زبان زنده ی علمی روز!
این بازخوانی، به طور طبیعی منجر به تداوم بحثها و حرکتهای ناتمام اندیشمندان گذشته خواهد شد.
خیلی از کتب سنتی ما که حتی برای تدریس در حوزه گذاشته شده اند، نیازمند بازفهمی هستند و این کاری نیست که با ترجمه و شرح و توضیح و تلخیص و…. حاصل آید. باید داده های این متون استخراج و فراوری شود این کار یک پدیده منطقی معرفتی است.

یکی از حوزه هایی که در این زمینه بسیار علاقمندم خودم روزی به ان بپردازم، بازفهمی برخی مقوله بندی ها و برخی مفردات منطقی فلسفی مان است که گاه بسیار راهگشا و سودمند است.

وعلی الله فلیتوکل المتوکلون


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

18
خرداد

جهان دیگرگون

شاید بیش از یک قرن است که فلاسفه دیگر جهان و انسان و هستی را مثل قبل نمیبینند. 
جهان علم امروز کلام کوانتومی است! حتی علوم انسانی.
«تمایز» هایی که بشر قدیم برای آنچه تجربه میکرد و میفهمید، شناسایی کرده بود همه بر باد رفته است و یک کل ترسناک جلوی چشمش قد علم کرده است.

بشر امروز هستی را اولا فقط معطوف به قوه شناخت خود و ثانیا کلافی در هم پییچیده میتواند بفهمد که بنیاد آن بر ترابط و رابطه است و اساسا هستی «برای انسان» همین ترابط و رابطه است!

از همه مهمتر چند قرنی است عقل بشر به خودش آمده است و از عجز و ناتوانی خودش به وحشت افتاده است.
اما هنوز فلسفه اسلامی ما معتقد است نظام هستی را میشناسد و سلسله مراتب آنرا میتواند به شکلی دقیق! ترسیم کند.

از عظمت میراث فلسفی جهان اسلام نمیتوان چشم پوشید اما مرگ در لباس عروسی! عاقبت تلخی است که بر سر این میراث عظیم آمده است. در کالبد کلمات خود شهید شده است فلسفه باشکوه اسلامی!… (البته خیلی دردناک و مشکوک است!)
با دوستی از فلسفه خواندگان بحثی داشتیم در همین باب و ضرورت بازخوانی و بازفهمی متون فلسفی مان،… گفت و گویمان به جایی نمیرسید.
هر چند سوبژیکتویسم افراطی را که الان عملا جز پوچگرایان بدان قایل نیستند را نمیشود پذیرفت، اما ابژکتویسیم افراطی فلسفه اسلامی را هم نمیتوانم به هیچ وجه بپذیرم؛ هم دیگر توجیه فلسفی و عقلی ندارد و هم با قرآن سازگار نیست.
اتهام تفکیکی بودن به مشهدی ها خوب میچسبد ولی نیستم! تفکیکی ها اگرچه در اصل اعتراضشان به یکه تازی های عقل بیراه نمیگویند اما نظریه جایگزین قابل قبولی ارائه نداده اند و دم و دستگاهشان پر از حرفهای نکاویده و نسنجیده است و دستشان حتی به دامن فلسفه اسلامی نمیرسد.

خلاصه به عنوان طلاب اسلام، در این دنیای دیگرگون، اگر به این دیگرگونی علم نداشته باشیم و جای خودمان را در این بلبشو نیابیم نه دین برایمان خواهد ماند نه دنیا!

 پ.ن:
فلسفه تنها رشته ایست که تخصص سرش نمیشود!

 

الله اعلم وعلیه فلیتوکل المتوکلون


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

17
خرداد

رنج دقت

این اعتراض که «چرا اینقدر به کلمات گیر میدهی!» یکی از پربسامدترین محتوای تعامل من با اساتید و هم دوره ای هایم حتی در دوران دکتری بوده است و برایم خیلی آشناست. 
این جمله ساده بیانگر این است که دانشجو و طلبه ما و حتی گاهی اساتید طاقت دقتهای نظری را ندارند و حتی با آن آشنا نیستند. کلمات و اصطلاحات محمل مفاهیم و اندیشه ها هستند و آنچه پشت این صورتهای رنگ و وارنگ پنهانند موضوع اصلی بحث و بررسی های ما در جوامع علمی مان است اگر نخواهیم در انها دقت و تامل و سختگیری کنیم دقیقا منظور از کار علمی چیست؟

«الفاظ و کلمات را رها کنیم و به محتوایشان بچسبیم؟» این جمله سوالی به شکل خبری توسط یکی از اساتیدم در اعتراض به سوالهای مکررم در کلاس گفته شد و بر رنج سوالهای بی سرانجامم افزود.
مساله چیست؟ از چه تشکیل شده است؟ و آیا یک کنش علمی چیزی جز تعامل با مسایل و اجزاء آنهاست؟
خب پس  چرا واژه ها و اصطلاحات که محمل عناصر اصلی مسایل هستند، بی اهمیت جلوه داده میشوند به بهانه اینکه لفظند!؟
شاید برای شما که یک طلبه سر به زیر و ارام بوده اید هیچ وقت این مشکل رخ  ننموده باشد اما بر سر طلبه ی شلوغی مثل من این پتک سنگین همواره فرود آمده است.
نتیجه تلاشهای این قبیل پتکها مخلوطی از سره و ناسره در پژوهشهای ماست؛ الفاظ و کلمات مد میشوند و بی کاوش و سنجش روی بورس پژوهش قرار میگیرند!… و وقتی کمی دقت به خرج میدهی چیزی که پیدا نمیکنی پردازش فنی و دقیق روی آنهاست.
یکی از پر دردسرترین این کلمات «زن» است. در پستهای قبل هم گفتم که این کلمه چه رقصی نموده میانه میدان بی آنکه کسی مچش را بگیرد و بگوید چیستی؟

الله اعلم و علیه نتوکل


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

13
خرداد

بتهای خوب بتهای بد

چند وقت پیش گفتگویی داشتم با یکی از پزوهشگران حوزه، در باب دانش تاریخ انگاره (ایده، فکر، اندیشه و…). من از نقش فوکو در نسج و تکوین این دانش میگفتم که تغییر رنگ رخسار دوست گرامی مرا به توقف واداشت. گفت: (عین عباراتش:) «نمیدانستم فوکو در تاریخ انگاره نقش داشته … پس تاریخ انگاره هم مشکل داره!»

خیلی جا خوردم ولی واقعیت این است که هیچ جای تعجب نداشت، ذهن هایی که از شخصیتها و اساتید خود بت میسازند از شخصیتهای مخالفشان هم بت میسازند فقط این بتها شایسته پرستشند و آن بتها لایق خورد شدن! 
متاسفانه فضای علمی ما میدان ستیز بتهای مثبت و منفی است نه جولانگه نظریات و سنتزهای تاریخ ساز علمی… البته اسم علم بر این فضا سنگینی میکند، فضای تعلیم و تعلم بگوییم به اصابت نزدیکتر است.


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

8
خرداد

تربیت فرزند وظیفه/حقِ پدر یا مادر؟

به بهانه ارتباط پدر و دختر، در رویدادی که پزوهشکده زن و خانواده حوزه به انجام رسانده است، پاشنه آشیل مقوله تربیت در فقه اسلامی توسط برخی از اساتید مطرح شده است. و بعضی از دوستان از گوشه و کنار در موردش با من صحبت میکنند. گویا برخی احکام فقهی زیرآبی رفته که مدتهاست فعالین فرهنگی عرصه زنان نمیخواهند صدایش دربیاد، به روی آب آمده اند.

اینکه تربیت فرزندان اولا حق است یا وظیفه و ثانیا برای پدر است یا مادر!؟

در احکام فقهی داریم که تربیت فرزندان حق پدر است و مادر حقی در این مورد ندارد!

یکی از بزرگواران در جمعی که مملو بوده است از بانوان معلم، همین حکم را به شکل تحریک کننده ای مطرح کرده و فرموده اند: مادر فقط در صورت تفویض پدر اجازه دخالت در تربیت فرزندان را دارد! 
مثل اینکه یادشان رفته است که تمام حرفهای ناسازی که در مورد زن در میراث مسلمانان داشتیم را با این بیان که «از دامن زن مرد به معراج میرود» از دل بانوان درآورده بودیم…

نمیدانم الان دانسته یا ندانسته دارند هر چه در آشتی زنان و دین رشته بودند را پنبه میکنند! هر چند شک دارم اما امیدوارم ندانسته باشد!

 

الله اعلم و علیه نتوکل…


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...